روز 25 فروردین ماه در تقویم رسمی کشور به نام عطار نیشابوری نامگذاری شده است و همه ساله مراسم بزرگداشت این شاعر و عارف نامی در شهر نیشابور برگزار می شود.
يكي از سرآمدان شعر و ادب فارسي، عطار نيشابوري است. مورخان و محققان، نام او را «محمد» و لقبش را «فريد الدين» و کنیه اش را «ابوحامد» نوشته اند. در اشعارش بيشتر به «عطار» تخلص نموده و گاهي هم «فريد» را كه بي گمان مخفف لقب اوست ـ براي تخلص شعري خود برگزيده است. نام پدر عطار هم ابراهيم و كنيه او ابوبكر است و بعضي به اشتباه، جز اين نوشته اند. مادر او هم چنانكه از فحواي كلام عطار بر مي آيد، زني اهل معني و خلوت گزيده بوده است. عطار در وصف مادر خود سروده است.
حکایتی از مصیبت نامه عطار
آن یکی دیوانه را می تاختند کودکانش سنگ می انداختند
در گریخت او زود در قصر عمید بود او در صدر آن قصر مشید
دید در پیشش نشسته چند کس باز می رانند از رویش مگس
بانگ بروی زد عمید از جایگاه گفت ای مدبر که داد اینجات راه
گفت بود از دیده من خون چکان زآنکه سنگم می زدند این کودکان
آمدم کز کودکان بازم خری خود تو صدباره زمن عاجز تری
چون تو را در پیش باید چند کس تا زرویت باز می راند مگس
آن یکی دیوانه را می تاختند کودکانش سنگ می انداختند
در گریخت او زود در قصر عمید بود او در صدر آن قصر مشید
دید در پیشش نشسته چند کس باز می رانند از رویش مگس
بانگ بروی زد عمید از جایگاه گفت ای مدبر که داد اینجات راه
گفت بود از دیده من خون چکان زآنکه سنگم می زدند این کودکان
آمدم کز کودکان بازم خری خود تو صدباره زمن عاجز تری
چون تو را در پیش باید چند کس تا زرویت باز می راند مگس